صمد نوری

اینجانب صمد نوری آزاده و جانباز جنگ تحمیلی، فرزند تقی نوری متولد سال 5 مرداد ماه سال 1347 در روستای کافی الملک چشم به جهان گشودم.
شاید هیچگاه تصور اینکه این خاطرات را جایی ثبت کنم از ذهنم نمیگذشت.
بیان برخی خاطرات تلخ برای انسان بسیار دشوار است.
سال 1366 سرباز وطن بودم که عازم جنگ شدم و در پست بیسیم چی در ارتش خدمت کردم؛ و در سال 1367 در عملیات پاتک دشمن اسیر شدم.
حدود 3 سال اثارت شاید در کلمه بسیار آسان باشد اما وقتی به آن دوران فکر میکنم مانند فیلمی از جلوی چشمانم عبور میکند و بغضی راه گلویم را میفشارد.
چه جوانانی که زیر شکنجه ها جان باختند، چه جوانانی که از گشنگی و تشنگی تلف شدند، چه جوانانی که از بیماری زجر کشیدند و شهید شدند؛ و تمامی آنها مانند تیری در قلب ما تا ابد باقی میمانند.
به یاد دارم روزی از فرط تشنگی قمقمه آب سرباز را دزدیدم و سرکشیدم و سرباز با تفنگ به سرم کوبید.
گفتن سالها خاطرات بسیار دشوار است اما برای اولین بار فیلم اخراجی ها را که دیدم یاد تنل وحشت افتادم ، تنلی که توسط سربازان تشکیل میشد و اسیران جنگی از میان آنها عبور میکردیم و با سیم های خاردار، تنفنگ،چوب، شلاق بر بدن بی جان ما ضربه میزدند؛ تونلی که زنده بیرون آمدن از آن آرزو بود و درآخر زخم ها دردناک و خون آلود برای ما باقی میماند.
اثارت و جنگ فقط آسیب جسمی برای ما باقی نگذاشت ؛بلکه بیشترین ضربه و آسیب را ذهن و روح و عمر ما دید.
در آن دوران روزه گرفتن ممنوع بود اما ما پنهانی روزه میگرفتیم ولی امان از روزی که مطلع میشدند شکنجه ها بدتر از هر زمان دیگری میشد.

اما اثارت به ما درس زندگی آموخت و حالا قدر تمام نعمت های زندگی آسایش و آرامش و سلامتی را میدانم وتمام تلاشم را میکنم که به فرزندان خود نیز بیاموزم.
و افتخار میکنم برای آزادی و استقلال و امنیت وطنم و هموطنانم جنگیدم.