زنده یاد حاج مهدی ابراهيمی

زنده یاد حاج مهدی ابراهیمی دریانی سمبل كسی است كه مهرِ وطن در دل داشت. ایشان در سال ١٢٩١ در روستای دریان از توابع شبستر در استان آذربایجان شرقی به دنیا آمد. در عنفوان جوانی به همراه برادر بزرگش راهی تهران شد. در تهران با توكل به عنایت حق و پشتكار و روحیه قوی و سالم و كرداری درست و نامی نیك به كار تجارت پرداخت. اندك اندك و به لطف خدای بزرگ كار و بارش در تهران رونق گرفت و شب و روز كار كرد و كار كرد و پس از گذشت عمری پرثمر ٢٤ بهمن سال ١٣٦٦ در تهران چشم از دنیا فروبست.
نامِ نِكو گر بماند زِ آدمی
بِهْ كزو ماند سرایِ زرنگار
سعدی
دغدغه اش آسایش و رفاه مردم كشورش به خصوص آذربایجانی های مقیم مرکز به خصوص همشهریانش بود. عشق به مردم وطنش و خدمت به ایران و ایرانی، در مغز استخوانش جای داشت. حاج مهدی تمام عائدات و سود و درآمد حلال خود را صرف ایران و آبادانی اش نمود. دلش می خواست كه مردم روستای زادگاه و شهرش و كشورش در رفاه و امنیت و آسایش زندگی كنند. خدمتگزاری بی مزد و بی منت با روح و جانش عجین شده بود و این خدمتگزاری و کارهای خداپسندانه بماند تا در زمانه باقی است آوازِ باد و باران! حاج مهدی طرفدار ایران توسعه یافته و آبادان و سرافراز بود. به تعلیم و تربیت و باسواد شدن مردم كشورش را بسیار مهم تلقی می كرد. او از شمار كسانی بود كه برای حقوق انسانی انسان ها، ارزش بسیار قائل بود. برایش آموزش، حیات، كرامت و سلامت انسان ها اهمیت بسزایی داشت. پس مدرسه ها، كتابخانه ها و مساجد و بیمارستان ها ساخت. افتتاح اولین مدرسه در دریان سال ١٣٢٥، شروع به ساختن چندین مدرسه در ارونق و انزاب و غیره تا سال ١٣٣٨، ساخت از جمله دبستان دولتی و ابراهیمی کافی الملک و بیمارستان در دریان به سال ١٣٣٥، كمك هزینه و ساخت بیمارستان در شبستر و اولین حمام بروز با هزینه خودش در شبستر و بازسازی و تزئین سقف بازار شبستر، بانی محلّه دریان نو در خیابان ستارخان تهران به سال ١٣٣٣، بنای اولین آپارتمان سازی در ایران واقع در شهر آراء تهران در سال ١٣٣٨ و كلنگ زنی اولین بیمارستان و درمانگاه و به نام دریانی و شهید هاشمی نژاد كنونی در منطقه ونك از یادگاران او و به حق از افتخارات نظام سلامت كشور است. بیمارستانی كه امروز به قطب كشوری پیوند كلیه و دیالیز معروف است.
اگر بلایی و سیلی پیش می آمد به یاری بلادیدگان و سیل زدگان (اصفهان) می شتافت. همچنین ساخت مسکن در روستا های دور افتاده در کشور عربستان برای شیعیان، در فرهنگ ما تعبیری وجود دارد به نام صدقه جاریه كه در درازنای زمان روان است و نام انسان را پس از مرگ به نیكی بلند آوازه می كند.
برای صدقه جاریه مصادیقی برشمرده شده است: علم ، بنایی كه منفعت آن به مردم برسد و فرزند صالح كه برایت دعا كند و با عمل صالحش موجب شود مردم برایت دعا كنند. بی گمان مهمترین صدقه جاریه حاج مهدی دریانی فرزندش استاد دكتر ناصر ابراهیمی دریانی طبیب جان های رنجور و خسته است و
تا قیامت غم از خزانش نیست
آنكه این باغ پر بهار گذاشت
اگر حاج مهدی برای ایران هیچ نكرده بود و فقط پدر دكتر ناصر ابراهیمی دریانی بود نامش به عنوان خدمتگزار بزرگ ایران ماندگار بود. كدام بیمار بد حالی است كه به دكتر دریانی مراجعه نكند و و یكی از این بیماران والده ی حقیر است و با خود نگوید:
آفرین خدای بر پدری
كه تَو پرورد و مادری كه تَو زاد
خدایش آن مرد نیك اندیش و خیرخواه و خَيّر یعنی حاج مهدی دریانی را بیامرزد و با اولیای الهی محشورش گرداند كه از خود باقیات و صالحاتی چون بیمارستان دریانی و مدرسه ها و حمام ها و كتابخانه ها گذاشت.
از خانواده محترم و فرزندان ارجمند حاج مهدی دریانی به خصوص ، آن نادره كار و مردِ مردان كه توانسته راه خیر و نیكوكاری مرحوم پدرش را ادامه دهد تشكر و قدردانی می كنم .
پیشنهاد می کنم برای آشنایی بیشتر با مرحوم زنده آقای حاج مهدی دریانی کتاب های کارآفرینی به شیوه مهدی ابراهیمی دریانی و مردی بزرگ از دیار کوچک را مطالعه بفرمائید

از خوانندگان تقاضا دارم فاتحه ای جهت شادی روان آن بزرگ مرد ایران زمین بخوانند و به روح پر فتوح آن مرد نیكوكار بفرستدند.
من الله توفیق
به قلم خیرالنسا فتحی و قربانعلی کریمخانی

از خوانندگان تقاضا دارم فاتحه ای جهت شادی روان آن بزرگ مرد ایران زمین بخوانند و به روح پر فتوح آن مرد نیكوكار بفرستدند.
من الله توفیق
به قلم خیرالنسا فتحی و قربانعلی کریمخانی

جناب آقای سید رضا موسوی

جناب آقای سید رضا موسوی در۱۲ اسفند ۱۲۹۶ در تبریز در محله دروازه مقابل مدرسه اعتماد دیده به جهان گشوده نام پدر آقای سید محمد اهل ساوه و مادرش اصفهانی اصل بوده است . پدرش نام ایشان را رضا نام نهاد پدرایشان آقای سید محمد وازمالکان کافی الملک بود وقتی او 4 ساله بود پدرش را ازدست داد و در7 سالگی نیزمادرش فوت کرد و دارای دو خواهر تنی و یک برادرناتنی بوده و همگی یتیم شدند قیومیت بچه ها را عموی وی آقای سید رضی قبول می کند و ازبچه ها مواظبت می کند وبه املاک برادرش هم  رسیدگی می کند بعد از فوت آقای سید رضی دوتا از پسران وی به نام های سید جواد و مرتضی قیومیت بچه را قبول می کنند وبه بچه ها رسیدگی کرده  و اموال را هم مدیریت می کنند همان زمان آقای سید رضا موسوی در مدرسه اعتماد وبعد در نجات دوره ششم ابتدایی را تمام می کند بعد هم به مدرسه دارالمعلمین تبریز می رود درسال 1311به کافی الملک می رود  ودر سال 1312 ازدواج می کند که حاصل ازدواج فرزندانی به ترتیب تاریخ تولد و به نام های آقای سید محمد ،خانمها  سلیمه ، لطیفه ، فریده و، جمیله،  آمنه ، آقای سید ضیاء  می باشند و برای رسیدگی به اموال ازمرحوم رضا دایی تیموری و مشهدی میری و غیره… کمک می گیرد

در سال 1316 اداره فرهنگ بندر شرفخانه  ایشان را تشویق می کند و اجازه ی یک مکتب (مدرسه)به ایشان اعطا می کند برای درس دادن به بچه ها در منزل شخصی خود و به وی اجازه تدریس در دوره ابتدایی داده می شود

که طبق اطلاعات موجود آقای سید رضا موسوی درسال تحصیلی سال 1317-1318

برای اولین بار به صورت رسمی دانش اموز ثبت نام کرده و شروع به درس دادن در منزل شخصی خود کردند که آقای قربانعلی قشقایی در دوره امتحان نهایی در شهر خامنه در منطقه شاگرد اول شده بوده است وسید محمدعلوی آذر شاگرد دوم که در منطقه خیلی هیاهو و سرو صدا کرد در حالی که بندر شرفخانه و خامنه و شبستر از نظر تجهیزات و امکانات  خیلی بیشتر ازکافی الملک امکانات  در اختیار داشتند با توجه به افزوده شدن به تعداد دانش آموزان در منزل شخصی خود و نبود جا وامکانات جناب آقای حاج سید رضا موسوی یک واحد مسکونی درمحله شمس در کوچه حمام که جنب حمام خزینه که متعلق به جناب آقای قربانعلی قشقایی بوده اجاره کرده و به تدریس دانش اموزان می پردازد و همچنین بعد از ان  در محله حلاجی در منزل برادر مرحوم …. که برادر میر هدایت علوی آذر درمحله حلاجی مدرسه را به آنجا منتقل کرد بعد از دوسال هم باحمایت جناب آقای حاج محمد نصیری درروستای کوشک درمنزل مرحوم کربلایی اکبربه بچه های کوشک وکافی المک تدریس کرده است وبا توجه به افزوده شدن دانش آموزان و نبود جا و امکانات دوباره مدرسه به جای جدید نقل و مکان می کند جای مدرسه جدید درمحله ای بین باقرآباد ومحله دیزه چائی روبروی منزل  برادران محمودی ها که مالک خانه شخصی به نام داداش اوغلی ازاهالی محترم حصار یوسف آباد بود از آن خانه به عنوان مدرسه استفاده کرده وهمچنین با در خواست های مکررآقای سید رضا موسوی از اداره فرهنگ شرفخانه و شهرستان تبریزبرای تاسیس یک مدرسه دولتی موافقت می شود بالاخره جناب آقای حاجی مهدی  ابراهیمی دریانی از نظر مالی برای  ساخت مدرسه در کافی الملک حمایت خود را اعلام می کند جناب آقای سید مجید سیدی یک قطعه  زمین برای ساخت مدرسه در کافی الملک اهدا می کند. و درسال 1328 شروع به عملیات  ساختمان سازی شده که اهالی کافی الملک  ازهرخانواده چند روز بصورت رایگان کارمی کردند و مزد نمی گرفتند و همچنین جا دارد ازآقایان حاج محمود بابالوارونقی، محمود رحیمی، حسن خوش قدم معرف به دکتر خوش قدم با احشام برای آوردن مصالح ساختمانی آجر و غیره از منطقه هفت چشمه به مدرسه به مدت دوسال کمک کردند تشکر و قدر دانی شود . دبستان دولتی و ابراهیمی کافی الملک به صورت رسمی درسال 1330 با حضور مسئولین محلی و منطقه ای افتتاح می گردد. وشروع به آموزش در دوره ابتدایی می کند. در دبستان پسرا ها و دخترها باهم در یک کلاس مختلط درس می خواندند که با مخالفت یک سری افراد جاهل و نا آگاه  روبرو می شوند که بافکر وتدبیر جناب آقای  حاجی سید رضا  موسوی قبل از سایرین دو تا از دختران خود را ثبت نام کرده وبه مدرسه می اورد بعد از ان اوضاع کمی بهتر میشود و آموزش ادامه می یابد  در ضمن دانش آموزان دبستان  دوشیفت  درس می خواندند شیفت صبح ازساعت 8 تا 12 ظهرو شیفت بعد از ظهر ازساعت 14 الی 16 بود. و از ساعت 17 به بعد هم شیفت پیکار با بی سوادی یا اکابریا کلاس های شبانه برای بزرگ سالان بوده است ازسال 1330 الی 1342 جناب آقای سید رضا موسوی هم به عنوان مدیرو معلم بوده  زیرا معتقد بود درس های قران کریم  و دینی و خوشنویسی را باید خودش شخصا تدریس می کرد جناب حاج آقای سید رضا موسوی سال 1342 به تهران مهاجرت کرد و مدتی در مدرسه راه آهن مشغول تدریس بوده بعد از آن در مدرسه دانشوران مشغول تدریس بوده و در 23 اسفند سال1355 درمدرسه دانشوران بازنشسته می شود ودرپنجم دی ماه  سال1378 در منزل شخصی بعد از تحمل بیماری فوت می کند ودرآرامستان بهشت زهرا تهران درر قطعه 64 مدفون می باشد

جا داره از خانوادهای موسوی به خاطر دادن اطلاعات لازم نسبت به پدرشان قدرانی شود از جمله جناب آقای سید محمد موسوی فرزند بزرگ ایشان و دکترسید ضیاء الدین موسوی و خانم ها سلمه و آمنه موسوی بیشترین همکاری را داشته اند.

دبستان دولتی ابراهیمی کافی الملک بعداز شهادت شهید پور محمد به آموزشگاه شهید پورمحمد کافی المک تغییرنام پیدا می کند

در سال های 1368 الی 1369 توسط مدیر دلسوز جناب آقای عقیل احمدی مدیر وقت مدرسه سقف مدرسه و سرویس های بهداشتی مورد باز سازی قرارگرفته است

درسال 1385 آموزشگاه شهید پورمحمد کافی المک توسط یکی از پسران حاج مهدی ابراهیمی دریانی به نام جناب آقای خسرو با هزینه شخصی ازنو بنا گردیده و نام مدرسه  به نام مدرسه ابراهیمی دریانی کافی الملک تغییرکرده است

در سال های 1390 الی 1392 جناب آقای محمد صادق ابراهیمی با هزینه شخصی

در مدرسه ابراهیمی دریانی کافی الملک یک باب نمازخانه و سالن اجتماعات بصورت مشترک و یک کلاس درس برای ششم ابتدایی و سرویس های بهداشتی را از نوبنا کردند ودرحال بهره برداری می باشد

مدیران دبستان دولتی وابراهیمی کافی الملک  ازابتدای تاسیس تا کنون بشرح زیر می باشند

آقای حاج سید رضا موسوی 1330 الی  1342

آقای رجبعلی حاسبی از سال 1342الی 1344

آقای فارابی از سال 1344 الی 1348

آقای نعمتی از سال 1348 الی 1350

آقای سید باقر لاجوری  از سال 1350الی 1355

آقای جعفرکریمی   از سال 1355الی 1356

آقای احمد حاج علی اوغلی از سال 1356الی 1357

آقای جعفرکریمی   از سال 1357الی 1367

آقای بهروز پنجه ای    از سال 1367الی 1368

آقای عقیل احمدی    از سال 1368الی 1371

آقای جعفرجلالی     از سال 1371الی 1373

آقای سعید بهمرام      از سال 1373الی 1388

آقای اسماعیل رضا زاده از سال 1388الی 1392

آقای بهرام اسدی از سال 1392الی 1395

آقای نصیرزاده  از سال 1395الی 1398

سرکارعالی عزیزه ابوالفتح زاده کمالی از سال 1398الی 1402

نویسنده متن: مهندس قربانعلی کریمخانی

متولد روستای کافی الملک از محله شمس ، کوچه حمام و از مخترعین و نخبگان ایران وهمچنین از کارشناسان دانشگاه تهران هستم که در ستاد مرکز لرزه نگاری کشوری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران می باشد